هشدار فعالان دانشجویی به دولتمردان / سرنوشت کشور را به نتیجه انتخابات آمریکا گره نزنید
- هشدار فعالان دانشجویی به دولتمردان / سرنوشت کشور را به نتیجه انتخابات آمریکا گره نزنید
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ اگر چه مراسم گرامیداشت یوم الله 13 آبان به منظور جلوگیری از گسترش شیوع ویروس کرونا در کشورمان لغو شد اما تقارن برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا با سالروز تسخیر لانه جاسوسی به دست دانشجویان پیرو خط امام بیش از هر زمان دیگری اهمیت این حرکت انقلابی و سرنوشت ساز در تعیین مناسبات بین ایران و آمریکا را یادآور می شود. «خبرگزاری دانشجو» در گفتگو با مقصود درودی دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی کشور، توحید تقی زاده دبیر کل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان و سید ایمان احمدی دبیر اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل ضمن بررسی آثار تسخیر لانه جاسوسی بر تحولات کشورمان به واکاوی تبعات گره زدن اقتصاد و معیشت توسط برخی از مسئولان به نتیجه انتخابات آمریکا پرداخته که در ادامه مشروح این گفتگو را می خوانید:
درودی: تسخیر لانه جاسوسی در 13 آبان سال 58 یکی از مهمترین اتفاقات جمهوری اسلامی طی 40 سال اخیر بوده به گونهای که امام خمینی (ره) نیز از آن به عنوان انقلاب دوم تعبیر کرده اند؛ اما متاسفانه این واقعه جزو وقایعی است که هم در صدا و سیما و هم در کتب درسی آنگونه که باید و شاید به آن پرداخته نشده وهمین کم کاری باعث شده تا گاهی اوقات دانشجویان و دانش آموزان نسبت به این واقعه دچار شک و شبهه شوند و این در حالی است که اهمیت این موضوع به قدری است که رهبر معظم انقلاب صراحتا اعلام کردند چرا اسناد لانه جاسوسی که با آن همه زحمت توسط دانشجویان گرداوری شدند در کتب درسی گنجانده نمیشوند. به هر روی میطلبد تا دانشجویان و رسانهها برای تبیین این واقعه بیشتر تلاش کنند.
سفارت آمریکا بزرگترین مرکز نفوذ در ایران بود
بنده تسخیر لانه جاسوسی در 13 آبان سال 58 را تداوم نهضتی میدانم که از 15 خرداد سال 1342 آغاز شد و در 22 بهمن 1357 به ثمر نشست. واقعیت این است که ملت ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی به این باور سیده بوده اند که اگر عناصر نفوذی در خاک کشورمان حضور داشته باشد شاید نتوانیم انقلاب را در مسیر تعالی پیش ببریم. با این وجود از آنجا که در آن برهه سفارت آمریکا بزرگترین مرکز نفوذ در ایران بود دانشجویان با این تحلیل که نباید اتفاقی مانند کودتاه 28 مرداد سال 1332 رخ دهد سفارت آمریکا را تسخیر کردند و این نکته مهمی است که باید تبیین شود.
حفظ استقلال کشور یکی از اهداف اصلی تسخیر لانه جاسوسی آمریکا بود، چون با این اتفاق به دنیا ثابت شد که انقلاب اسلامی به نظامهای سلطه و بلوک غرب و شرق متکی نیست و ما برای اینکه دست مستکبران و زورگویان را از کشورمان کوتاه کنیم در مقابل آنها میایستیم و حتی اگر لازم باشد به منافع شان هم حمله میکنیم. تسخیر لانه جاسوسی امریکا میتواند مصداق برجستهای از جنگ حق و باطل باشد و این جنگی است که از ابتدای خلقت وجود داشته و تا روز آخر هم ادامه خواهد یافت. به هر روی دوقطبی صادقی که ما از آن دم میزنیم و همیشگی خواهد بود دو قطبی حق و باطل است که میتواند در قالب دو قطبیهای واقعی و اصیل نظیر استکبار ضد استکبار، عدالت ضد عدالت و تبعیض ضد تبعیض بروز و ظهور یابد.در سالهای اخیر برخی از دشمنان سعی کرده اند تا دو قطبیهای کاذبی مثل اصولگرا اصلاح طلب جای دو قطبیهای واقعی را بگیرند، ولی در سالهای اول انقلاب و به ویژه در زمان تسخیر لانه حاسوسی آمریکا ما دو قطبی جنگ حق و باطل را به تصویر کشیدیم؛ به هر روی امروز مردم پی برده اند که چه دو قطبی صادق و چه دو قطبی کاذب است. مثلا ما در سال 92 اوج دو قطبیهای صادق و کاذب و اینکه برخی از مسئولان چگونه رای آوردند را شاهد بودیم.
یکی از عواملی که ضرورت تسخیر لانه جاسوسی آمریکا را برای ما اثبات میکند حضور مردم در یک سو و حضور استکبار در سوی دیگر است. ما میدانیم که جمهوری اسلامی وابسته به مردم است و به مردم تکیه میکند با این وجود بحث مردم سالاری دینی که ما به آن افتخار میکنیم ناشی از این مسئله است، چون هر گاه مردم به صحنه آمدند ما همواره موفق بوده ایم و هر کجا سعی کرده ایم مردم را با سیاستهای غلط از گود خارج کنیم شکست خورده ایم. پس در تسخیر سفارت آمریکا نیز مردم نقش خود را به خوبی ایفاء کردند.
دولت های که در پی مذاکره بوده اند بیشترین خسارت را به مردم زده اند
تاکنون دولتهای مختلفی که هر کدام سیاستها و راهبردهای خود را در پیش گرفته اند در جمهوری اسلامی روی کار آمده اند با این وجود در دولتهایی که بحث مذاکره مطرح شده کشور دچار عقب افتادگی، فشار و خسران شده، اما در دولتهایی که خود را از مذاکره با آمریکا برحذر داشته ایم شاهد پیشرفت کشور در حوزههای مختلف علمی، هسته ای، نانو فن آوری و نظامی بوده ایم و این پیشرفتها از زمانی کلید خورد که تفکرمذاکره اصلاح شده است.دو قطبی آمریکای خوب و آمریکای بد به مذاکره ختم می شود
متاسفانه اتفاقی که در دولت آقای روحانی افتاد این بود که دولت همه چیز را به مذاکره با آمریکا و برجام گره زد، اما عملا پس از توافق هستهای نیز اتفاق مثبتی در کشور نیفتاد. به هر روی نکته مهمی که باید به آن توجه کنیم این است که ما آمریکای خوب و آمریکای بد نداریم برای ما آمریکا یک هویت است و این هویت هم برای ما تداعی گر استکبار، دخالت در امور کشورها، تبعیض و تحریم است. با این وجود برخیها در داخل سرنوشت کشور را به مذاکره با آمریکا گره زده اند و حالا که این راه به نتیجه نرسیده و آمریکا بر خلاف تمام تعهدات قانونی از برجام خارج شده دنبال ایجاد یک دو قطبی کاذب به نام آمریکای خوب و آمریکای بد هستند و این دو قطبی سازی نیز به همان راه حل اصلی در این دولت یعنی مذاکره ختم میشود و البته مذاکره را هم نمیتوانند به نحو تمام کمال انجام بدهند به گونهای که ما نه تنها در مذاکرات دستاوردی نداشته ایم بلکه دستاوردهای هستهای خود را نیز از دست دادیمجنبش دانشجویی گفتمان استکباری آمریکا را تبیین کند
در حال حاضر که برخیها تلاش میکنند تا آمریکا را به آمریکای خوب و آمریکای بد تقسیم کنند جریان دانشجویی باید نقش اساسی خود را در راستای بیان این واقعیت که گفتمان آمریکا گفتمان استکبار است ایفاء کند. نباید فراموش کنیم که در زمان دموکراتها و اوباما شدیدترین تحریمها و قطعنامهها علیه کشورمان تصویب شد و گروههای تروریستی نیز در دوران اوباما در سرتاسر دنیا گسترش یافتند و بعد از اوباما نیز ترامپ به هیچ کدام از تعهدات آمریکا بر اساس توافق هستهای عمل نکرد و از برجام خارج شد. به هر روی دنیای سیاست دنیای زور، جبر و قدرت است با این وجود ما میتوانیم زورگویی و قدرت طلبی را بدون روتوش در شخصیت ترامپ ببینیم.
باید از گره زدن سرنوشت کشور به مذاکره دوری کنیم
یقینا هیچ فرقی بین آمریکای جمهوری خواهان و دموکراتها وجود ندارد؛ بنابراین ما باید با توجه به فرمایشات رهبر معظم انقلاب برای پیشرفت کشور به توان داخل اتکاء کنیم و از گره زدن سرنوشت کشور به مذاکره دوری کنیم.تقی زاده: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی آمریکا به دنبال این بود که با مداخلات نابجا انقلاب را از مسیر خود منحرف کند، اما در آن برهه دانشجویان با بصیرت و با درایت به این نتیجه رسیدند که باید جلوی این نوع مداخلات هم گرفته شود و در هین راستا سفارت سابق آمریکا را تصرف کردند و امام نیز در تایید این حرکت آن را انقلاب دوم و حتی مهمتر از انقلاب 57 دانستند. در واقع امام با تایید این اقدام میخواستند به مردم گوشزد کنند که تسخیر سفارت آمریکا و کوتاه کردن دست این کشور برای دخالت در امور کشورمان چقدر برای ادامه حیات انقلاب لازم و ضروری بوده است.
واقعیت این است که هر کجا مردم و مسئولین در کنار هم ایستاده اند و روحیه استکبار ستیزی خود را فریاد زده اند و از طرفی وقتی به توان داخل و ظرفیت جوانان اتکاء شده ما توانستیم به پیشرفتهای چشمگیری در حوزههای مختلف دست پیدا کنیم و دشمن را در تحقق اهدافش ناکام بگذاریم؛ اگر چه در بخشهایی نیازمند تلاش بیشتری هستیم.
پیوند زدن سرنوشت کشور به انتخابات آمریکا موجب وادادگی مسئولان می شود
سالروز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ایران با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در این کشور مقارن شده است با این وجود امروز در کشورمان برخی از مسئولان هستند که چشم به انتخابات امریکا دوخته اند و همه چیز را به انتخاب بایدن یا ترامپ حواله میدهند و این یک تفکر خطرناک است و موجب وادادگی میشود، چون بنا و اصل انقلاب اسلامی بری جستن از مستکبرین جهان بوده است. به هر روی در شرایط فعلی کشور مسئولین باید در این اندیشه باشند که چگونه میتوانند با برنامه ریزی نقش خود را در اداره کشور پررنگ کنند در غیر اینصورت با پذیرش نقش و تاثیر انتخابات آمریکا بر مسائل داخلی کشورمان این پیام را به دشمن میدهیم که آمریکا بعد از گذشت 40 سال از پیروزی انقلاب همچنان بر مسائل اقتصادی و سیاسی ایران تاثیرگذار است.
سیاستهای کلی آمریکا علیه استقلال و آزادی کشورها است
مردم ایران به این باور رسیده اند که چه الاغ یا فیل، چه دمکرات یا جمهوری خواه و چه ترامپ یا بایدین در آمریکا قدرت را به دست بگیرند آنها هیچ فرقی با هم ندارند، چون سیاستهای کلی آمریکا علیه استقلال و آزادی کشورها است. در واقع آمریکاییها به دنبال این هستند که با مصادره منابع کشورهای هدف و دخالت در امور داخلی این کشورها سیاستهای خود را در پیش بگیرند و ما در توافق هستهای نیز شاهد این مسئله بودیم که جمهوری خواه و دموکرات هر کدام به دنبال یک سیاست کلی بودند پس گره زدن مسائل کشور به انتخابات آمریکا یک اشتباه استراتژیک دیگر است و این بارقه امید را دل دشمنان به وجود میآورد که تحریمها پس از گذشته 40 سال از انقلاب اثرگذار بوده است.باید به این نکته توجه داشته باشیم که مردم دنیا متاثر از ماهیت ضد استکباری انقلاب اسلامی علیه مستکبرین عالم به پاخواسته اند به گونهای که امروز شاهدیم متاثر از این روحیه مقاومت آمریکا به یک مستکبر رو به افول تبدیل شده است. پس ما با اتکاء به این روحیه و همچنین اتکاء به توان داخلی همچنان میتوانیم کارهای بزرگی انجام دهیم، اما این مهم زمانی محقق میشود که روحیه استکبارستیزی در مسئولین افول نکند.
روحیه استکبارستیزی در بدنه جنبش دانشجویی بیش از گذشته است
سالها از تسخیرلانه جاسوسی به دست دانشجویان پیرو خط امام میگذرد، اما علی رغم گذشت این همه سال امروز شاهدیم که روحیه استکبارستیزی در بدنه جنبش دانشجویی بیش از گذشته افزایش یافته است، چون مداخله بیگانه در امور کشورمان در نزد این جنبش هیچ جایگاهی ندارد. با این وجود سالروز تسخیر لانه جاسوسی فرصت مناسبی است تا جنبش دانشجویی این اقدام انقلابی را به عنوان یک حرکت منطقی و عقلانی تبیین کند، چون برخیها در داخل و خارج مصرانه تاکید میکنند که اقدام دانشجویان یک حرکت خودجوش و غیرمنطقی بوده و این در حالی است که ما امروز به عینه برخی مداخلات آمریکا در امور کشورمان را شاهد هستیم و این مداخلات به دور از حس استقلال خواهی و آرمان خواهی مردم و جنبش دانشجویی است.تسخیر سفارت آمریکا دست کثیف مداخله جویی آمریکا در امور ایران را قطع کرد
احمدی: در فاصلهی کمتر از 9 ماه پس از پیروزی انقلاب، جمعی از دانشجویان پیرو خط امام با تسخیر سفارت آمریکا، خشم خروشان خود علیه دولت آمریکا را برای جهانیان به نمایش گذاشتند. شاید علاوه بر تاریخ پر از ظلم و استبداد آمریکا علیه ایران که کودتای 28 مرداد یکی از نمونههای آن است، بتوان دو دلیل عمده را علت این اقدام انقلابی و تاریخی دانست.
نخست، پذیرش شاه توسط دولت آمریکا و تحویل ندادن او به انقلابیون و دوم، اعتراض به عملکرد دولت موقت که با وجود اعتراض شدیدالحن امام در 7 آبان همان سال، نسبت به قراردادهای استعماری ایران و آمریکا، هیچ اعتنایی به این اعتراض و مطالبه مردمی نشان نمیداد.
اما این حادثه، باب جدیدی از تحولات را بر ایران گشود. سفارت آمریکا مهمترین مرجع حمایت و هدایت جریانات کودتاچی و برانداز در داخل کشور بود و نیز منابع مالی گروهکهای ضد انقلاب را تامین میکرد. در واقع تسخیر سفارت دست کثیف مداخله جویی و جاسوسی آمریکا در امور ایران را قطع کرد.
پس از کشف مدارک و اسناد موجود در این سفارتخانه، واقعیتهایی روشن شد که بسیاری از عوامل انحرافی داخلی را رسوا کرد. برای نمونه با رو کردن رابطه گروههای چپ مارکسیستی با آمریکا، آنها را به یکباره دریک بنبست سیاسی قرارداد.
13 آبان 58 یک واقعه با اثرات ایستا در تاریخ نیست. بلکه باب جدیدی از فرصتهای پویای ضداستکباری را برای جمهوری اسلامی باز کرد. بابی که امروز هم فرصتهای آن در جریان است، اما شاید روشهای آن تغییر کرده باشد. در واقع دانشجوی امروز هم باید با بهره برداری ازابزارهای تحلیلگری و کنشگری خود، استکبارستیز باشد.برای نمونه امروزعدهای در داخل دائما به دنبال گره زدن سرنوشت کشور به خارج از مرزها هستند. در آستانه انتخابات آمریکا اگر به تیتر روزنامههای اصلاح طلب و یا مصاحبههای شخصیتهای جریان همگرا با غرب نگاهی بیاندازید، این طرز تفکر را میبینید. جریان دانشجوی انقلابی و استکبارستیز باید این ابعاد این تحریف را برای مردم تبیین کند.
سرپوش گذاشتن بر بی تدبیریها با حواله دادن لعنتها به کاخ سفید فریب عمومی است
سال 92 آقای روحانی با شعار "چرخ سانتریفیوژ خوبست بچرخد، اما چرخ زندگی مردم هم باید بچرخد، و بیان وعدههایی جذاب، با اختلاف چند هزار رای، رئیس جمهور شد. از آن زمان تا امروز تنها ایدهای که برای حل مسائل کشور از دولت ایشان شنیده شد، مذاکره یا به تعبیر خودشان بستن با کدخدا بود. آقای روحانی نشان داد جز گره زدن اقتصاد و مدیریت کشور به سیاست خارجه، ایده دیگری ندارد. شاید بتوان دهها مورد را نام برد که حل آنها صد در صد مربوط به سو مدیریت داخلیست و سرسوزنی هم به آمریکا ارتباطی ندارد. سرپوش گذاشتن بر بی تدبیریها با حواله دادن لعنتها به کاخ سفید، نه تنها یک فریب عمومی است، بلکه یک ظلم آشکار به اعتماد مردم و کارآمدی نظام نیز است.دیگر پس ازتجربه تماما شکست خورده برجام و همچنین شهادت حاج قاسم، هیچ عقل و منطقی مذاکره و سازش را راه حل مسائل مردم نمیداند. اما ظاهرا قرار است انتخابات آمریکا مجالی برای کاسبی جریانات اصلاح طلب در انتخابات 1400 باشد. کاسبی از امید به بایدن یا ترس از ترامپ. اما چه استدلالی وجود دارد که بایدن را از ترامپ و دموکرات را از جمهوری خواه متفاوت کند؟ درحالیکه طراحی و اجرای پیچیدهترین و سنگینترین تحریمها در زمان اوباما رقم خورد.
ما در برابر این خصومت عمیق و جنگ همه جانبه اقتصادی که به علت سیاستهای ضداستکباری کشور، به ملت تحمیل شده است، تنها مقاومت هوشمندانه توام با تحول گرایی در مدیریت کشور را راه حل میدانیم. اگر از ضدیت با آمریکا و حفظ عزت و استقلال کشور دم میزنیم، این تنها یک شور و احساس برآمده از آزادگی و غیرت نیست، بلکه حاصل یک تجربه روشن تاریخی و یک محاسبه و تدبیر سیاسی و منطقی است.
دولتی میتواند مرحمی بر زخمهای مردم باشد که مشی تحول خواهی را سرلوحه خود قرار دهد. اگر انقلاب اسلامی رقم خورد بخاطر روحیه تحولی حضرت امام بود و تا امروز هم هرجا به موفقیت رسیده ایم برای جاری شدن روح تحول گرایی در برنامه و عمل مدیران بود.
شهید سلیمانی ثابت کرد که با عمل جهادی همه مشکلات قابل حل هستند
کسانی که با نگاه انتخابات 1400 آدرس غلط به ملت میدهند و القای دوگانههای فریبنده را دنبال میکنند، اگر خائن نباشند، حتما جاهل هستند. حاج قاسم نمونه بارز یک کارگزار تحول انگیز در چارچوب عقلانیت انقلابی بود. حضور و اثرگذاری او به ما ثابت کرد که با مدیریت درونزای مبتنی بر نوگرایی، تدبیر و عمل جهادی همهی مشکلات قابل حل است.